در حوزهی فناوری با پدیدهای مواجه هستیم که شاید به نظر برخی افراد «نرمال» باشد، اما وقتی بیشتر آن را کنکاش کنیم، متوجه میشویم که موضوعی پیچیده و قابل توجه است: عدم تعادل حضور زنان.
تجربههای متعدد نشان میدهد که چالشهای زنان در فناوری، بسیار فراتر از مهارتهای فردی است و مبارزه آنها شامل موانع و سازوکارهایی است که اغلب همکاران مرد با آن روبهرو نیستند.
از اینرو در «نوشدارو» مجموعه نوشتههای «زنان و فناوری» را نه تنها بهعنوان ناظر بیرونی، بلکه از زبان کسانی مینویسیم که این موانع نامحسوس را تجربه کردهاند.
حل این مسئله تنها با افزایش دسترسی به «سواد دیجیتال» امکانپذیر است. این مجموعه نوشتهها، تلاشی است برای روشنتر کردن مسیر و افزودن صدایی تازه به گفتوگو دربارهی حضورِ «برابر» زنان در جهان فناوری.
چرا تعداد زنان فعال در دنیای تکنولوژی کم است؟
این سؤالی بود که بارها با آن مواجه شدم، اما هیچگاه جواب آماده و کاملی برای آن نداشتم. وقتی به دنیای فناوری از گذشته تا به امروز نگاه میکنیم، تعداد زنان فعال همواره کمتر از مردان به نظر میرسد. این پدیده تنها مسئلهی امروز نیست؛ تاریخ پر است از زنانی که نوآوریهای حیاتی ایجاد کردند اما نامشان در روایتهای رسمی گم شده و سهم واقعی آنان در شکلدهی به فناوری اغلب نادیده گرفته شده است.
بازخوانی و درک تاریخ فناوری نه تنها به ما در درک سهم کوچک زنان از فناوری کمک میکند، بلکه در مسیر حضور زنان در آیندهی این صنعت را نیز تسهیل میکند. این یادداشت بخشی از یک مجموعه است که میکوشد با مرور زنان کمتر شناختهشدهی فناوری، محدودیتها و دستاوردهایشان، تصویری روشنتر از تاریخ مهندسی کامپیوتر ارائه دهد.
انیاک و زنانی که حتی سهمی از پاورقیها نداشتند
سال ۱۹۴۶ نیویورکتایمز تصاویری از نخستین کامپیوتر تمام الکترونیک و قابل برنامه نویسی اِنیاک (ENIAC) را منتشر کرد؛ مقالهی نیویورکتایمز در حالی به تحسین مهندسان مرد دانشگاه پنسیلوانیا میپرداخت که حتی اشارهای به زنی که در گوشهی تصویر به چشم میخورد، نمیکند. حتی تا مدتها از زنانی که در معدود تصاویر انیاک دیده میشدند به عنوان مدلهای عکاسی یاد میشد. کسانی که تنها برای خوب به نظر رسیدن کامپیوتر غولآسای انیاک کنار آن عکاسی شدهاند.
«آنها شبیه به مدلها نبودند؛ در برابر آن ماشین عظیم ۸۰ فوتی با اعتمادبهنفس و از خود مطمئن ایستاده بودند. بهنظر میرسید این زنها دقیقاً میدانند چه میکنند.» اینها حرفهای کتی کلیمن (Kathy Kleiman)، برنامه نویس، وکیل و استاد دانشگاه واشنگتن است. این موضوع کتی را که در آن زمان دانشجوی علوم کامپیوتر بود، واداشت تا به جستجوی این زنها برود؛ شش زن جوانی که در گزارش نیویورک تایمز غایب هستند.

این زنها بتی جنینگز (Betty Holberton)، فرانسیس اسپنس بیلاس (Frances Spence)، جین بارتیک (Jean Bartik)، مارلین ملتزر (Marlyn Meltzer)، کیتلین مکنالتی (Kathleen McNulty) و روث تایتلبام (Ruth Teitelbaum) زنانی بودند که پشت کنسول انیاک مینشستند.
این شش زن جوان در نقش کامپیوترهای انسانی انیاک کار میکردند؛ کسانی که پیچیدهترین محاسبات ریاضی انیاک را انجام داده و پیش از تولد زبانهای برنامه نویسی و یا کامپایلرها، اولین کامپیوتر دنیا را به صورت فیزیکی برنامهریزی کردند. این عملیات طیفی گسترده از وظایف را شامل میشد؛ از محاسبهی معادلات پیچیدهای حرکت موشکهای بالستیک، تا اتصال کابلها و تنظیم کلیدها برای طراحی الگوریتمهایی که انیاک بر اساس آنها محاسبات خود را انجام میداد.
آنها همچنین مسئولیت عیبیابی و اصلاح عملکرد ماشین انیاک را نیز برعهده داشتند. کاری که به معنای بالا رفتن از پنلهای چند متری انیاک و بررسی هزاران لامپ خلا بود. این شش زن جوان حتی پا را فراتر گذاشتند و روشهایی برای بهینهسازی سرعت و کارایی انیاک ابداع کردند؛ چیزی که امروز آن را تحت عنوان «اصول مهندسی نرمافزار» میشناسیم. اما سهم این زنها از رونمایی انیاک حتی اشاره پاورقی به آنها نبود؛ نمونهای رایج از زنانی پیشرو که از روایت تاریخ حذف میشوند.
از ویکتوریا تا عصر دیجیتال؛ میراث آدا لاولیس
تقریبا صد سال پیش از عملیاتی شدن انیاک در انگلستان عصر ویکتوریا، آدا لاولیس (Ada Lovelace) یکی از مهمترین پایههای علم نرم افزار را بنا گذاشت. او که با ریاضیدان برجسته انگلیسی، چارلز ببج (Charles Babbage) روی ماشین تحلیلی او کار میکرد و ثابت کرد که ماشین ببج میتواند به عنوان یک ماشین برنامهپذیر عمل کند. آدا به صورت ویژه علم عملیات (Science of Operations) را مطرح کرد و پیشنهاد داد که ماشین میتواند محاسبات را بر هر چیزی که با اعداد و روابط آنها قابل نمایش باشد، انجام دهد. در نظر آدا این محاسبات شامل قطعات موسیقی پیچیده یا الگوهای جبری نیز میشدند.

مشهورترین اثر فنی آدا، یادداشتهای سال ۱۸۴۳ است که در آن الگوریتمی برای محاسبه اعداد برنولی ارائه میدهد که در واقع نخستین برنامهی نرمافزاری تاریخ به شمار میآید. این نوشتهها اعتبار او را بهعنوان نخستین برنامهنویس کامپیوتر تثبیت کردند؛ اگرچه سختافزار لازم برای اجرای برنامه در طول زندگی کوتاه ۳۶ سالهی او هرگز تکمیل نشد.
با وجود اینکه فعالیتهای آدا طول زندگیاش به رسمیت شناخته نشدند و اسم او تا مدتها از تاریخ فناوری ناپدید شده بود، میراث او به یاری کتاب «سریعتر از فکر» نوشتهی بَرن بودن (B.V. Bowden) بازگشتی قدرتمند در تاریخ داشته است. بهطوری که وزارت دفاع آمریکا در دههی ۱۹۸۰ میلادی، زبان برنامه نویسی آدا را به نام او ثبت کرد. امروزه آدا بهعنوان نمادی قدرتمند برای زنان در علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) شناخته میشود و حتی مدالی به نام لاولیس از سال ۱۹۹۸ به بعد، به افراد برگزیدهی حوزهی نرم افزار اهدا میشود. همچنین آدا الهامبخش رویدادهایی مانند روز آدا لاولیس است که هرساله در دومین سهشنبهی ماه اکتبر به صورت جهانی برگزار میگردد.
داستان آدا نمونهای از زنان است که در دوران حیات، سهم بنیادینش از فناوری کماهمیت جلوه میکرد، اما امروزه بهطور گستردهای برای شکلدهی به عصر دیجیتال به رسمیت شناخته میشود. درست همانطور که در یادداشتهایش برای چارلز ببج نوشته بود: «مغز من چیزی فراتر از صرفاً فانی بودن است؛ همانطور که زمان نشان خواهد داد.»
گریس هاپر پیشگام نرمافزار مدرن
گریس هاپر (Grace Brewster Murray Hopper)، یکی از پیشگامان برنامهنویسی مدرن، برای اولین بار مفهوم کامپایلر (Compiler) را طراحی کرد؛ ابزاری که دستورالعملهای قابل فهم برای انسان را به زبان ماشین (صفر و یک) تبدیل میکند. به واسطهی کامپایلر برنامه نویسان نیاز نداشتند تا هر خط کد را مستقیما به زمان ماشین بنویسند و میتوانستند با دستورالعملهایی نزدیک به زبان انسان نرم افزار بسازند.

هاپر بارها در مصاحبهها و سخنرانیهایش بارها اشاره کرده است که در ابتدا هیچ کس به او و ایده کامپایلر باور نداشت. بیشتر افراد تصور میکردند که کامپیوتر تنها زبان الگوریتمی را میفهمد و ترجمه زبان نزدیک به انسان به زبان ماشین غیرممکن است. با اینحال کامپایلر گریس هاپر علاوه براینکه برنامهنویسی را سادهتر و قابل دسترستر کرد، پایهای برای نوآوریهای بعدی یعنی زبانهای برنامهنویسی سطح بالا مثل کوبول (COBOL) را هموار کرد.
با وجود آنکه، برخلاف بسیاری از زنان پیشگام دیگر در این یادداشت، گریس هاپر در دوران زندگیاش توانست تا حدی توجه و اعتبار به دست آورد، اما بخش بزرگی از میراث او سالها پس از مرگش شناخته شد. امروز نام او بر ناوشکن موشکانداز USS Hopper، ابررایانهی Cray XE6 Hopper و یکی از کالجهای دانشگاه ییل نقش بسته است. همچنین، در سال ۲۰۱۶ باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا، به پاس خدمات ارزشمند وی، بالاترین نشان غیرنظامی ایالات متحده، یعنی مدال آزادی ریاستجمهوری را به یاد او اهدا کرد.
مارگارت همیلتون در پشت صحنهی سفر به ماه
فرود بر ماه برای آمریکا تنها یک پیروزی نمادین در برابر شوروی نبود بلکه ترکیبی از موفقیت سیاسی، جهشهای علمی و آثار اقتصادی و فرهنگی بلند مدت را برای آمریکا بهجا گذاشت. زمانی که در سال ۱۹۶۹ آپولو روی ماه فرود آمد و نیل آرمسترانگ «آن گام کوچک برای انسان» را برمیداشت، کمتر کسی به نقش مهندس ارشد تیم نرمافزار یعنی مارگارت همیلتون (Margaret Hamilton) اشاره کرد؛ کسی که نقش حیاتی در پشت صحنهی سفر به فضا داشت.

مارگارت فقط محاسبات حرکت آپولو را انجام نداده بود بلکه با نگرش پیشبینی خطا و توسعهی الگوریتمهای الویتبندی، در فرود سلامت آپولو در لحظات بحرانی نقشی حیاتی را بازی کرد. این ساختار ذهنی در سالهای بعد توسعهی استانداردهایی کمک کرد که علم نرمافزار را از مجموعهای از دستورالعملهای پراکنده به یک رشتهی مهندسی تبدیل کرد. کارهای او پایههایی را گذاشت که بر برنامههای بعدی مانند ایستگاه پژوهشی ناسا یعنی اسکایلب (Skylab) و همچنین شاتل فضایی نیز تاثیر گذاشت.
اگرچه دستاوردهای مارگارت تا سالها در سایه ماند، بالاخره در سال ۲۰۱۶ و در آستانهی ۸۰ سالگی باراک اوباما مدال آزادی ریاستجمهوری را به او اهدا کرد و از او با عنوان «آن نسل از زنان نادیدهگرفتهشده که به فرستادن بشر به فضا کمک کردند» یاد نمود.
اثر ماتیلدا: نامهای که در ورقهای تاریخ گم شدند
گم شدن نام زنان پیشرو در فناوری، هرگز تصادفی نبود؛ بلکه نتیجهی الگویی پیچیدهای از چند صد سال تعصبات فرهنگی و ساختارهای اجتماعی مردسالارانه در سرتاسر دنیا بود. تا پیش از قرن ۱۹، دسترسی زنان به آموزشهای رسمی تقریباً ناممکن بود چرا که بیشتر دانشگاهها و موسسات علمی درهای خود را به روی زنان بسته بودند. در این دوران حتی اگر زنی در علوم یا هنر نوآوری میکرد، معمولاً دستاوردهایش به نام همسر، پدر، استاد یا حتی برادرش ثبت میشد.
با وجود انقلاب صنعتی و رشد چشمگیر ریاضیات و فناوری در قرن ۱۹، زنان همچنان در حاشیه قرار داشتند و امکان علمآموزی محدود به قشر بسیار کوچکی عموما از عیان بود؛ و نمونههایی چون آدا لاولیس یا دیگر زنان همدورهاش بیشتر بهعنوان استثنا شناخته میشدند تا بخشی از جریان اصلی علم در تاریخ. و اما زنان قرن بیستم، عموما نه به عنوان متخصصانی با شایستگیهای علمی و فنی، بلکه با تصور نیروهای کمهزینه و قابل جایگزینی در مجامع علم و فناوری شناخته میشدند. نمونهی بارز این نگاه را میتوان در گزارش نیویورک تایمز از انیاک نیز دید.
این رویکرد الگویی است که بارها در تاریخ تکرار شده است؛ حذف زنان از مرکزیت علم، حتی زمانی که دستاوردهایشان غیرقابل انکار بوده است. این الگو در تاریخ علم و فناوری با عنوان اثر ماتیلدا (Matilda Effect) شناخته میشود. این اثر نهتنها به حذف سیستماتیک زنان از تاریخ فناوری منجر شده است، بلکه باعث شد نسل بعدی دختران و زنان، الگوهایی واقعی برای الهام گرفتن نداشته باشند. نتیجه این امر حضور زنان در فناوری را نیازمند مبارزهای تازه میکند.
پیوندی میان گذشته و آینده
با وجود تحولات، «امروزه میزان مشارکت زنان فناوری در سال ۲۰۲۵، چیزی در حدود ۳۰ درصد است که همچنان فاصلهی زیادی تا ایدهآل دارد. طبق آمار منتشر شده از رویداد آیین رسمی روز جهانی دختران در ICT از اتاق بازرگانی ایران، این سهم در خرداد ۱۴۰۴ در کشور ما کمتر از ۱۶ درصد است که فاصلهی معناداری با میانگین جهانی دارد.»
این آمارها تنها شکاف جنسیتی فعلی در فناوری را نشان نمیدهد، بلکه تاکید میکند که حذف زنان از روایتهای تاریخی و ساختارهای علمی، خود به کاهش انگیزه و موانع پیشرفت در این حوزه تبدیل شده است. این موضوع اهمیت بازشناسی زنان پیشگام فناوری و گرامیداشت میراث آنها را به ما یادآوری میکند.
زنان فناوری، الگویی برای نسل فردا
عوامل مختلفی در نادیده گرفتن زنان در عرصهی فناوری نقش داشتهاند که در یادداشتهای آتی به آنها خواهیم پرداخت. با این حال، بازگرداندن نام و دستاوردهای این زنان، نه تنها تصویری کاملتر از تاریخ فناوری ترسیم میکند، بلکه یادآور این است که نوآوری محدود به یک جنسیت نیست. چنین بازخوانیای میتواند فضای کار و آموزش را برای زنان این صنعت پذیراتر کرده و موانعی را که سالها پیش روی زنان قرار داشته، کمرنگتر سازد.
و اما مهمتر از همه، پرداختن به این الگوهای موفق کمتر دیده شده میتواند الهامبخش دخترانی باشد که به دلیل نبود نمونههای موفق یا باورهای تبعیضآمیز، در پرورش استعدادهای خود تردید دارند. در نهایت، زنده نگه داشتن میراث زنان در فناوری، قدمی به سوی آیندهای برابر و خلاق خواهد بود.
نظر بدهید