فرض کنید شخصی به شما پیشنهاد میدهد که اگر بیست میلیون تومان به او بدهید، ماه بعد بیست و پنج میلیون تومان به شما برمیگرداند. شما از این پیشنهاد استقبال میکنید و پول را به او میدهید. ماه بعد طبق قولی که داده بود، پول شما را با سودش برمیگرداند. اما مسئله این است که او چطور این کار را انجام میدهد؟ آیا در شرکتی سرمایهگذاری میکند که برای او سوددهی دارد؟
پاسخ این سوال مثبت است، اما این شخص با پول شما در یک شرکت خیالی سرمایهگذاری کرده است؛ شرکتی که اصلاً وجود ندارد. پس چطور به شما سود میدهد؟
او پول را از شما میگیرد، بعد شخص دیگری را پیدا میکند و همین پیشنهاد را به او میدهد. با پول او سود شما را پرداخت میکند و این زنجیره همینطور ادامه پیدا میکند تا وقتی که دیگر کسی برای سرمایهگذاری پیدا نشود. آن وقت است که همهچیز متوقف میشود و شرکت خیالی ورشکست میشود.
این کار یک نوع کلاهبرداری مالی است و به آن «ترفند پانزی» (Ponzi Scheme) گفته میشود. در گذشته به آن میگفتند «از پیتر دزدی کن، پول پاول رو بده» و جالب است بدانید که یکی از قدیمیترین روشهای کلاهبرداری مالی است و شواهدی از آن در سده ۱۹ نوزده میلادی هم به چشم میخورد.
جالبتر اینکه در آن زمان، چارلز دیکنز، نویسنده مشهور ادبیات انگلیس هم این ترفند را به کار میبرده و حتی درباره آن کتاب هم نوشته است. بنابراین، صحبت از ترفندی چند صد ساله است که با پیشرفت تکنولوژی، شکل امروزی و پیچیدهتری به خود گرفته است.
فرق بین ترفند پانزی و ترفند هرمی
حتماً نام «شرکتهای هرمی» به گوشتان خورده است و شاید تصور کنید که ترفند پانزی هم همین مسیر را دنبال میکند. کلاهبرداری پانزی از برخی جهات شبیه شرکتهای هرمی است و لازمه بقا، جذب افراد جدیدی است که به طور مداوم وارد سیستم میشوند. این اشخاص با شنیدن تعریفهای سرمایهگذاران قبلی، وسوسه میشوند و در نهایت متقاعد خواهند شد که عضوی از مجموعه باشند.
اما این دو با هم فرقهایی هم دارند. در ترفند پانزی، پول افراد قبلی با پول افراد جدید پرداخت میشود. بنابراین تاریخچهای جعلی از تراکنشهای مالی شکل میگیرد که در ظاهر شبیه یک تجارت واقعی است، اما در حقیقت سرمایه گروهی از افراد را به سود افراد دیگری تبدیل میکند.
در شرکتهای هرمی هم به سرمایهگذاری اولیه نیاز است. یعنی شخص باید مبلغی پرداخت کند و با دادن وعدههای سودآور، افراد دیگر را جذب کند و زیرمجموعههای خودش را شکل دهد. او به ازای هر زیرمجموعه، پاداش میگیرد و به این ترتیب، اولین سرمایهگذاران واقعاً به سود زیادی میرسند، چون بخشی از پول افرادی که بعداً وارد مجموعه و زیرمجموعه میشوند را به عنوان سهم خود دریافت میکنند.
بنابراین، زنجیرهای تشکیل میشود که هر زیرمجموعه جدید، پول کمتری نسبت به نفر قبلی دریافت میکند و این فرایند آنقدر ادامه خواهد داشت تا دیگر هیچ زیرمجموعه جدیدی برای جذب باقی نماند و سیستم دچار فروپاشی شود.
یک تاریخچه کوتاه؛ ترفند پانزی از کجا میآید؟
اسم «ترفند پانزی» از نام کلاهبرداری ایتالیایی به نام «چارلز پانزی» گرفته شده است، کسی که در اوایل قرن بیستم، با وعده سود بالا، هزاران نفر را فریب داد و نام خود را در تاریخ بزرگترین کلاهبرداران جهان ثبت کرد.
در سال ۱۹۱۹ میلادی، پانزی به سرمایهگذاران وعده سود ۵۰ درصدی میداد، آنهم در دورههای ۴۵ روزه! ماجرا از این قرار بود که سرویسهای پستی آن زمان از «کوپن بینالمللی پاسخنامه» پشتیبانی میکردند. یعنی فرستنده بستههای پستی میتوانست هزینه برگشت آن را پیشخرید کند و کوپن آن را داخل محموله قرار دهد. سپس گیرنده محموله، کوپن را به اداره پست محل زندگیاش تحویل میداد و به جای آن، «تمبر اولویت ارسال هوایی» دریافت میکرد.
از آنجا که هزینههای پست دائماً در نوسان بود، کاملاً طبیعی بود که تمبرها در برخی کشورها گرانتر از کشورهای دیگر باشند. پانزی متوجه فرصتی برای درآمدزایی شد و افرادی را استخدام کرد که کوپنهای ارزانقیمت را میخریدند و برای او میفرستادند. او هم آنها را به تمبر تبدیل میکرد و این باعث میشد ارزشی بالاتر از هزینه اولیه پیدا کنند.
بنابراین، پانزی تمبرها را با قیمت بالاتری میفروخت و سود میکرد. این یک نوع روش کاملاً قانونی برای کسب درآمد است و «آربیتراژ» (Arbitrage) نام دارد. پس تا به اینجای کار، پانزی هیچ قانونی را زیر پا نگذاشته بود.
اما مشکل از جایی شروع شد که پانزی به سود حاصل از فروش تمبر قانع نبود. او شرکتی به نام «Securities Exchange Company» تأسیس کرد و مردم را به سرمایهگذاری دعوت کرد. اما هیچ نوع سرمایهگذاری با پول افراد نمیکرد، بلکه فقط پول سرمایهگذاران جدید را به عنوان سود به افراد قبلی میداد. او با دادن وعده سود ۵۰ درصدی در بازههای ۴۵ روزه و سود ۱۰۰ درصدی در بازههای ۹۰ روزه توانست افراد زیادی را وسوسه کند.
با این ترفند، پانزی اعتبار زیادی بین مردم به دست آورد و هیچکس فکرش را نمیکرد که او در حال کلاهبرداری مالی باشد. اما در سال ۱۹۲۰ شرکت او مورد بازرسی قرار گرفت و تمام ماجرا لو رفت. نتیجه این کلاهبرداری بزرگ، ۲۰ میلیون دلار خسارت به سرمایهگذاران میلیوندلاری و زندانی شدن چارلز پانزی بود.
ایراد بزرگ ترفند پانزی و تاثیر آن بر کلاهبرداریهای مدرن
پانزی تا روزهای آخر، به لطف پولی که از سرمایهگذاران جدیدتر میگرفت، پول افراد قبلی را برمیگرداند، اما نمیتوانست راهی برای تبدیل کوپنها به پول نقد پیدا کند. او در واقع متوجه شد که این کار از نظر لجستیک غیرممکن است.
برای مثال، ۱۸ نفر اول در مجموع ۱۸۰۰ دلار سرمایهگذاری کرده بودند، اما پانزی برای تأمین سودی که به آنها وعده داده بود، به ۵۳ هزار کوپن نیاز داشت. حالا تصور کنید در مقیاس بزرگتر، او باید به ۱۵ هزار نفر سود میداد. برای این کار باید از چند کشتی به بزرگی تایتانیک استفاده میکرد تا آنهمه کوپن را از اروپا به آمریکا جابهجا کند. از یک جایی به بعد هم مشخص شد که تعداد کل کوپنهای پستی در جهان، کمتر از عملیات پانزی و پولی است که «ظاهراً» به گردش درمیآورد.
اینجا بود که ترفند پانزی روی واقعی خودش را نشان داد؛ بدون سرمایهگذار حقیقی هیچ راهی برای به گردش درآمدن پول و تولید سود واقعی وجود ندارد. بنابراین افراد پشت ترفند، همواره در تلاش برای فریب دادن سرمایهگذاران بیشتر خواهند بود. در واقع همهچیز دروغی بزرگ است که دیر یا زود فاش میشود.
اما با گذشت زمان، کلاهبرداران متوجه شدند که ترفند پانزی را نمیتوان در کسبوکارهای مشروع پیاده کرد، اما میتوان آن را کسبوکاری مشروع جلوه داد تا کسی شک نکند.
ترفند پانزی چطور عمل میکند و چرا فرو میپاشد؟
در ترفند پانزی، فرد کلاهبردار به مردم میگوید که در صورت سرمایهگذاری، در کوتاهمدت، شاهد بازگشت سرمایه با سود قابلتوجهی خواهند بود. در ابتدا همهچیز خوب پیش میرود و سودها بهموقع پرداخت میشود، چون افراد جدیدی وارد مجموعه شدهاند و سود افراد قبلی از پول سرمایهگذاران جدید تأمین میشود. بنابراین، افرادی که رضایت کامل از سود دریافتی دارند، نهتنها دوستان و آشنایان را به استفاده از این فرصت ترغیب میکنند، بلکه خود نیز به سرمایهگذاری مجدد علاقه نشان میدهند.
پول دریافتی از سرمایهگذاران جدید، به سرمایهگذاران قبلی پرداخت میشود و تا زمانی که افراد بیشتری وارد بازی شوند، این چرخه ادامه پیدا میکند.
در این بین، برای اینکه این ترفند از بیرون موفق به نظر برسند، باید سه اصل زیر در نظر گرفته شود:
- سرمایهگذاران جدید وارد بازی شوند و پول بیشتری تزریق کنند.
- سرمایهگذاران درخواست نکنند که اصل پول و سودشان را فوراً دریافت کنند.
- سرمایهگذاران مطمئن باشند که تحت هر شرایطی، اصل پول از بین نمیرود.
اما در واقع این کار کلاهبرداری محض است؛ در ترفند پانزی اصلاً سرمایهگذاری واقعی انجام نمیشود، بلکه پول فقط از یک فرد گرفته میشود و به فرد دیگری داده میشود و این کار باعث «بازیافت پول» میشود. پس هیچ کسبوکار جدیدی در جریان نیست و سود یا ارزش جدیدی ایجاد نمیشود. کار اصلی آنها، دریافت و توزیع پول است و در این بین، وعدههای دروغین میدهند تا بازی ادامه پیدا کند.
وقتی کسی حاضر نشد سرمایهگذاری کند، این خانه پوشالی فرو میریزد و پول سرمایهگذارانی که تعدادشان میتواند به صدها و هزاران نفر برسد، از بین میرود و به دست کلاهبردار میرسد.
زنگ خطرهای پانزی
اگر کسی به شما پیشنهاد داد که با کمی سرمایه میتوانید سود زیادی بکنید، حتماً به آن شک کنید. کلاهبرداری پانزی با وعدههای فریبنده شروع میشود. اما اکثر این پروژههای کلاهبرداری چند ویژگی مشخص دارند که با کمی دقت میتوان متوجه آنها شد. در ادامه این مقاله به نکات مهمی اشاره میکنیم که اگر در پروژهای به شما پیشنهاد شد، باید بیشتر احتیاط کنید.
۱. دادن وعده سود تضمینی
به شما میگویند که بازگشت اصل پول و سود صددرصد خواهد بود و سرمایهگذاری قرار است کمخطر یا حتی بیخطر باشد. درحالیکه فرصتهای سرمایهگذاری حقیقی همواره با ریسک از دست رفتن سرمایه روبهرو هستند و کسبوکارهای معتبر این موضوع را به مردم گوشزد میکنند.
۲. پیگیری مداوم برای سرمایهگذاری
شما را تحت فشار میگذارند که به سرعت راجع به سرمایهگذاری تصمیمگیری کنید، درحالیکه درباره مسائل مهمی مانند سرمایهگذاری، نباید زود اقدام کرد.
۳. مشاهده بازخوردهای منفی درباره پروژه
مدام بدِ پروژه را میشنوید و وقتی به صفحه اصلی در شبکههای اجتماعی سر میزنید، متوجه میشوید که یا بخش کامنتها بسته شده یا پر از نظرات افرادی است که در حال شکایت کردن هستند.
۴. دادن توضیحات مبهم و ناقص
در این نوع کلاهبرداریها، معمولاً توضیحات پروژه نامفهوم به نظر میرسند و انگار با هدف گمراه کردن شما طراحی شدهاند. در برخی موارد هم پاسخی برای برخی از سوالات ندارند و در کل بعد از جلسه، شما نمیتوانید متوجه شوید که دقیقاً قرار است چه اتفاقی بیفتد.
۵. نبود پشتیبانی مناسب
صاحبان پروژه هیچ راهی برای برقراری ارتباط یا دریافت پشتیبانی ندارند. حتی ایمیل یا شماره تماسی هم ممکن است نداشته باشند یا اگر در اختیار شما قرار دهند، هیچوقت پاسخگو نیستند.
۶. اصرار به مخفی کردن پروژه
به شما میگویند که سرمایهگذاری را از دوستان و اعضای خانواده مخفی کنید، درحالیکه اگر قرار است در پروژهای سرمایهگذاری کنید که سود خوبی به شما بدهد و قابلاطمینان باشد، نیازی به پنهان کردن آن نیست.
۷. ارائه نکردن سند یا قرارداد رسمی
در ابتدا به شما میگویند که مدرک رسمی و کاغذی دریافت خواهید کرد، اما بعد از اینکه وارد بازی شدید، اینطور وانمود میکنند که مشکلی در فرایند کاغذبازی و ارسال مدارک پیش آمده است. اما در واقع هیچ سند یا قرارداد رسمی وجود ندارد.
۸. سختگیری در برداشت سرمایه
اگر بخواهید پول خود را از پروژه بیرون بکشید، یا شرایط خاصی را به شما گوشزد میکنند که در صورت برداشت سرمایه به ضررتان تمام خواهد شد، یا پیشنهاد بهتری برای دریافت سود بیشتر میدهند تا در بازی بمانید.
۹. سوددهی بیش از حد و ثابت
سوددهی بیش از حد و باثبات هم از دیگر نشانههای ترفند پانزی است. بازار سرمایه بالا و پایین دارد و حتی بزرگترین و پرسودترین شرکتهای جهان هم نمیتوانند در بازههای زمانی منظم و بدون تأثیرپذیری از وضعیت بازار، همواره سود مثبت و پایدار ارائه کنند.
اگر گرفتار پانزی شدیم چه کنیم؟
اگر به دام ترفند پانزی افتادهاید، با انجام دادن کارهای زیر هرچه سریعتر خودتان را از مهلکه نجات دهید.
- دیگر هیچ سرمایه جدیدی به سیستم تزریق نکنید و تمام واریزهای بعدی را لغو کنید.
- ارتباط خود را با افرادی که پشت این پروژه هستند، به طور کامل قطع کنید.
- از تمام مدارک مانند چتها، ایمیلها و هر سند مشابه دیگری عکس بگیرید و نگه دارید. البته کلاهبرداران باهوشتر معمولاً ردی از خود به جا نمیگذارند، اما این مدارک به پیگیری قانونی کمک خواهد کرد.
- با داشتن این مدارک، به پلیس فتا مراجعه کنید.
- مراقب کلاهبردارانی باشید که خودشان را جای پلیس یا مأموران قانونی جا میزنند و مدعی میشوند که میتوانند به شما در بازگرداندن پول کمک کنند. خیلیها بعد از ضرر، دوباره فریب خوردهاند و به این کلاهبرداران پول دادهاند.
آیا امیدی به پس گرفتن پول از پانزی وجود دارد؟
با توجه به تجربیات مالباختگان، شانس زیادی برای بازپس گرفتن پول وجود ندارد. با این حال، بهتر است هرچه زودتر اقدام کنید و از مشاوره قانونی کمک بگیرید. در این صورت، احتمال بازگرداندن پولتان بیشتر میشود.
بزرگترین مشکل قانونی در بازپسگیری پول این است که مردم با دست خودشان به کلاهبرداران پول دادهاند، آنهم بدون تحقیق درباره اعتبار پروژه. گذشته از این، تکنولوژی به کلاهبرداران کمک کرده که هویت خود را مخفی نگه دارند و در عین حال، قربانیانی از سراسر جهان پیدا کنند. برای مثال، اگر درگیر یکی از رباتهای پانزی تلگرام شوید و ارز دیجیتال بپردازید، پلیس راهی برای شناسایی کلاهبردار ندارد و حتی نمیداند سازنده ربات ساکن چه کشوری است.
این در حالی است که اگر پای کلاهبرداریهای دیگری مانند سرقت هویت یا برداشت غیرقانونی از حساب بانکیتان در میان باشد، احتمال بازگشت پول بیشتر است، زیرا قانون در چنین مواقعی شما را مقصر نمیداند و معتقد است درگیر یک کلاهبرداری محض شدهاید.
جمعبندی
ترس از آینده و نگرانیهای اقتصادی باعث میشود بسیاری از ما یا به دنبال کسب درآمد فوری باشیم یا به هر فرصتی برای حفظ ارزش پولمان چنگ بزنیم. هیچ ایرادی هم نمیتوان به آن گرفت. اما بسیار مهم است که از سر ناچاری یا برای طمع بیشتر وارد دنیای غیرواقعی نشویم و انتظاراتی معقول از کارکردهای اقتصادی داشته باشیم.
کلاهبرداران پانزی، شرکتهای هرمی و پروژههای مشابهی که وعده سود کلان و سریع میدهند، همگی در دسته روشهای کسب درآمد غیرواقعی قرار میگیرند. این پروژهها شاید برای جلب اعتماد اولیه، جیب شمار محدودی از سرمایهگذاران را پر کنند، اما در نهایت به سرنوشت مشابهی دچار میشوند: لو رفتن کلاهبرداری و ورشکستگی هزاران نفر.