«آیا هوش مصنوعی میتواند جای معلم زبان را بگیرد؟»
این پرسش، ذهن بسیاری از معلمان و زبانآموزان را به خود مشغول کرده است. در دنیایی که فناوری با سرعتی باورنکردنی در حال پیشرفت است، هوش مصنوعی به تدریج وارد تمام جنبههای زندگی ما از جمله یادگیری زبانهای خارجی شده است. یکی از جذابترین و در عین حال چالشبرانگیزترین پرسشهایی که برای معلمان زبان انگلیسی مطرح شده این است که آیا رباتها و هوش مصنوعی میتوانند جای معلم واقعی را بگیرند؟ یا حداقل بخشی از وظایف تدریس را بر عهده بگیرند؟
تجربه معلمان زبان انگلیسی به سوالات زیادی درباره نقش معلم در کلاس زبان پاسخ میدهد. این تجربیات، نهفقط فرصتها و مزایای استفاده از هوش مصنوعی را به نمایش میگذارد، بلکه چالشها و محدودیتهای آن را نیز نشان میدهد.
ورود هوش مصنوعی به کلاسهای درسی
هوش مصنوعی، بهخصوص مدلهای زبانی مانند ChatGPT توانسته در زمینهی آموزش زبانهای خارجی تحول بزرگی ایجاد کند. تجربههای معلمان در کشورهای مختلف، مانند مطالعهای که «پیرز گلی» (Piers Gelly) در دانشگاه ویرجینیا انجام داده است، نشان میدهد که استفاده از هوش مصنوعی در تدریس زبان میتواند هم فرصتها و هم چالشهایی به همراه داشته باشد. اما نکتهی اصلی این است که این تجربیات چه تأثیری بر کیفیت آموزش و یادگیری دارند.
در کلاسهای زبان که اغلب به صورت عمومی در آموزشگاه یا خصوصی برگزار میشود، معلمان با مشکلاتی مانند کمبود وقت، تعداد زیاد زبانآموزان و نیاز به ارائهی بازخورد سریع و دقیق مواجه هستند. ChatGPT میتواند به عنوان یک ابزار کمکی عمل کند، به شرطی که محدودیتها و قابلیتهای آن را بدانیم و راهکارهای کاربردی و عملی برای استفاده بهینه از آن داشته باشیم.
هوش مصنوعی و سواد دیجیتال
سواد دیجیتال یعنی توانایی استفادهی آگاهانه، هوشمندانه و مسئولانه از ابزارهای دیجیتال، از گوشی و اینترنت تا شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای آموزشی آنلاین. در کلاس زبان، سواد دیجیتال یعنی زبانآموز بداند چه وقت از AI کمک بگیرد و چه وقت خودش فکر کند.
برای مثال، ممکن است زبانآموزی به کمک هوش مصنوعی پادکستهایی متناسب با سطح خودش پیدا کند، اما پیش از اعتماد به محتوای آنها، چند اپیزود را گوش میدهد تا مطمئن شود انتخاب درستی کرده است. این یعنی استفاده مسئولانه.
نقش هوش مصنوعی در یادگیری زبان
این روزها بخش زیادی از یادگیری زبان در فضای آنلاین اتفاق میافتد. بنابراین، مهارت زبان و سواد دیجیتال در کنار هم باعث میشود ارتباطات قویتری را شکل دهیم و بتوانیم در فضای اینترنتی فعالیت بهتری داشته باشیم.
از هوش مصنوعی به عنوان یکی از ابزارهای مهم برای تقویت سواد دیجیتال یاد میشود. برخی از کاربردهای مهم آن عبارتند از:
- ترجمه: ابزارهایی مانند Google Translate میتوانند متنها را به سرعت ترجمه کنند. البته لازم است ترجمهها را بازبینی کنیم.
- ویرایش: نرمافزارهایی مانند ChatGPT یا Grammarly میتوانند اشتباهات گرامری و نگارشی را پیدا و اصلاح کنند.
- ایدهپردازی: زمانی که برای نوشتن یک متن ایدهای ندارید، هوش مصنوعی میتواند موضوعات مختلفی را پیشنهاد دهد و حتی ساختار اولیه را نیز ارائه کند.
نقش پرامپتنویسی در یادگیری زبان اهمیت زیادی دارد، بهویژه وقتی از هوش مصنوعی مانند ChatGPT استفاده میکنیم. اگر میخواهید با نحوه نوشتن پرامپت بیشتر آشنا شوید، مطلب نحوه پرامپتنویسی را در نوشدارو مطالعه کنید.
فرصت یا تهدید؟
یک روز در یکی از کلاسهای زبان انگلیسی در آموزشگاه، استاد از زبانآموزان خود میپرسد که تا حالا کسی از ChatGPT برای تمرین نوشتن استفاده کرده است یا نه.
دستها یکییکی بالا میرود. زبانآموزی با خنده میگوید: «استاد، من همهی تکالیفم رو با هوش مصنوعی انجام میدم.» و کلاس هم با او میخندد. اما پشت این خنده یک واقعیت جدی نهفته است: آیا هوش مصنوعی فرصت خوبی برای یادگیری زبان است یا زبانآموز را از مسیر اصلی منحرف میکند؟
زبانآموزان از ChatGPT به عنوان «همکلاسی مجازی» یاد میکنند؛ با او تمرین مکالمه میکنند، برای نوشتن ایده میگیرند، تلفظ لغات و اصطلاحات را یاد میگیرند و سرعت خواندن متن افزایش پیدا میکند. حتی میتوانند برای چک کردن دستور زبان از آن کمک بگیرند. همهی این موارد به تقویت مهارتهای زبان کمک میکند. اما مشکل اصلی در نحوهی استفاده و میزان وابستگی به این نوع ابزارها است.

در این مقاله، دو تجربهی استفاده از ChatGPT را در کلاسهای زبان انگلیسی در ایران و آمریکا روایت میکنیم تا تأثیر آن را بر آموزش بررسی کنیم.
مثال اول: تجربهی واقعی یک استاد در کلاس زبان انگلیسی (آمریکا)
«پیرز گِلی» در طول ترم تحصیلی ۲۰۲۵ – ۲۰۲۴ از دانشجویان خود در کلاس زبان انگلیسی خواسته است تا نظرات خود را دربارهی ChatGPT بگویند. او از آنها پرسیده است که آیا ChatGPT میتواند بهجای او به عنوان استاد عمل کند؟ سپس پاسخی که دانشجویان به او دادهاند را در وبسایت «LitHub» منتشر کرده است.
۱. نظرسنجی اولیه
دانشجویان باید نظرات خودشان را درباره احتمال غیراخلاقی بودن استفاده از AI در کلاس زبان را بیان میکردند. نتایج نشان میدهد بسیاری در ابتدا نسبت به صحت استفاده از AI تردید داشتند.
۲. تمرین با و بدون AI
دانشجویان متنهای خود را با و بدون کمک ChatGPT نوشتند و مقایسه کردند. بیشتر آنها هوش مصنوعی را در مراحل «ایدهپردازی» (Brainstorming) یا ویرایش مفید یافتند، اما متنهای آن را «بیمزه» یا بدون عمق انسانی توصیف کردند.
۳. مطالعه شواهد پژوهشی
بر این اساس، داستانهای تولیدشده با AI از نظر نوآوری و قابلیت انتشار، به ترتیب ۸٪ و ۹٪ بهتر گزارش شدند، بهویژه برای افرادی که مهارت نوشتاری کمتری داشتند. در عین حال، شباهت زیاد متنها باعث نگرانی شد.
۴. تشخیص متنهای AI و متنهای انسانی
یکی از تمرینهای پیرز گلی است بود که دانشجویان دو نسخه از مقدمه نوشته (یکی توسط انسان و دیگری توسط ChatGPT) را بخوانند و تشخیص دهند کدام یک را انسان نوشته است. در یکی از داستانها، نسخه AI با داستانی شبیه یک نمونهی واقعی همه را فریب داد.
۵. ارزیابی بازخورد AI با بازخورد انسانی
دانشجویان در این مرحله از پژوهش، بازخوردهای استاد را به بازخورد ChatGPT ترجیح دادند، هرچند در برخی موارد، AI نظرات مشابهی داده بود و سریعتر هم عمل کرده بود. برخی از زبانآموزان، ترکیبی از بازخورد استاد و AI را مفید دانستند و آن را پدیدهای قدرتمند در آموزش زبان انگلیسی قلمداد کردند.
۶. رأیگیری نهایی: آیا به استاد نیاز است؟
در پایان ترم، ۶۸ نفر از ۷۲ دانشجو (یعنی اکثریت) رأی دادند که استاد (انسان) همچنان برای آموزش ارجحیت دارد. برخی هم نوشتند که با وجود جذابیت AI، از آن کمتر استفاده خواهند کرد.
استفاده هوشمندانه از AI؛ کمک به آموزش نه جایگزین
اگر بخواهیم یک نتیجهگیری کلی از این تحقیق داشته باشیم، باید بگوییم که هوش مصنوعی، حداقل فعلا مانند یک شریک کاریِ تازهکار است: سریع، دقیق، ولی بیتجربه در مسائل انسانی. اگر از آن به عنوان مکمل برای یادگیری و تقویت زبان کمک بگیریم، میتواند روند پیشرفت را متحول کند، اما اگر تمام کار را به او بسپاریم، خطر کلیشهای و یکنواخت بودن را به همراه دارد، یعنی چیزی از خلاقیت و ارتقای سطح زبانآموز مشاهده نخواهد شد.
رویکرد جدید: تیم دونفره AI و زبانآموز
یک رویکرد جدیدی که بعضی از اساتید زبان انگلیسی امتحان میکنند، این است که هوش مصنوعی را فقط در بخشهایی از کار وارد میکند که میدانند تسلط کافی به آنها دارد. بقیه کارها را خودشان به عنوان استاد انجام میدهند.
برای مثال، یک معلم آیلتس از ChatGPT برای دادن بازخورد اولیه به متنهای انگلیسی زبانآموزان خود استفاده میکند، اما بازخورد نهایی را خودش میدهد. مراحل آن به ترتیب زیر است:
- زبانآموز متن را مینویسد.
- هوش مصنوعی ChatGPT بلافاصله متن را بررسی میکند، جملههایی با ساختارهای ضعیف یا لغات و اصطلاحات نامناسب را مشخص میکند.
- استاد نقد میکند و توضیح میدهد که چرا این جمله در آزمون رایتینگ آیلتس نمره نمیگیرد، یا چطور میشود آن را طبیعیتر نوشت.
با این روش، زبانآموز هم از دقت و سرعت AI بهره برده است، هم توانسته تجربه و حس معلم را دریافت کند. در نهایت هم بهجای وابستگی کامل به AI، میتواند مهارت نوشتاری خودش را به چالش بکشد و برای رفع نقاط ضعف خود تلاش کند.
مثال دوم: چالش هوش مصنوعی در کلاس درس (ایران)
روناک حمیدی، معلم علوم پایه هفتم در یکی از شهرهای ایران، تجربهی خود را در استفاده از ChatGPT به عنوان یکی ابزار کمکی در کلاس درس توضیح میدهد. او تصمیم میگیرد بهجای محدود کردن دسترسی دانشآموزان، آنها را تشویق کند تا کار کردن با ChatGPT را تجربه کنند و آزادانه از آن برای یادگیری کمک بگیرند.
خانم حمیدی از همان ابتدا از ChatGPT برای ارائهی بازخورد سریع و شخصیسازیشده در پروژههای علمی دانشآموزان استفاده کرد. این ابزار، اشتباهات، تقلب و نقاط ضعف را شناسایی میکرد و پیشنهادهایی برای رفع آنها ارائه میداد. مسلماً بدون AI این کار زمان زیادی میبرد.
او همچنین آزمایش دیگری در کلاس انجام داد؛ پاسخهایی که AI به سوالات علمی داده بود را به دانشآموزان داد و از آنها خواست این پاسخها را بهبود دهند. این روش انگیزه و مشارکت بالایی ایجاد کرد، زیرا دانشآموزان نمیخواستند ربات از آنها بهتر عمل کند. به همین دلیل در یک کار گروهی برای بهبود پاسخها تلاش کردند.
نتیجه چالش
خانم حمیدی به این نتیجه رسید که AI میتواند یادگیری را سریعتر، تعاملیتر و عمیقتر کند، اما جایگزین معلم نمیشود. معلمان باید با تغییر نحوهی ارزیابی و تعامل با دانشآموزان و فناوری، محیطی ایجاد کنند که امکان تعامل با هوش مصنوعی برقرار شود و به کمک آن تواناییهای خود را ارتقا دهند.
هوش مصنوعی جای معلم را میگیرد یا کنارش میایستد؟
با ورود هوش مصنوعی به عرصهی آموزش، دغدغهی بسیاری از معلمان این است که مبادا این ابزار جای آنها را بگیرد، اما واقعیت این است که AI بیشتر نقش یک همراه را بازی میکند و یک وسیله کمکآموزشی به شمار میرود.
شاید مهمترین دلیل آن نداشتن بُعد انسانی است؛ هوش مصنوعی (حداقل فعلا) نمیتواند همدلی، درک و شهود انسانی یک معلم را بازآفرینی کند، ویژگیهایی که برای یادگیری عاطفی و اجتماعی حیاتی هستند. اما میتواند قدرت بیشتری به هنگام تدریس و حل چالشهای کلاسهای زبان به معلم بدهند.
سخن پایانی
با ورود هوش مصنوعی به حوزهی آموزش، ابزارهای متنوعی برای یادگیری زبانهای خارجی در اختیار زبانآموزان قرار گرفته است. با این وجود، همچنان نقش انسانی معلم و تجربه کلاسهای حضوری، جایگاه ویژهای دارد و فعلا میتوان گفت که ماشین نمیتواند جایگزین آن شود. هرچند برخی افراد معتقدند هوش مصنوعی در آینده به طور کلی نیاز به زبانآموزی را به طور قابل توجهی کمتر خواهد کرد. اما فراموش نکنید که تا رسیدن آن آینده احتمالا فاصلهی قابل توجهی داریم و ضمنا زبانآموزی مهارتی است که تواناییهای مغز شما را به طور قابل توجهی قویتر میکند.
به طور خلاصه
در این مقاله، تجربهی استفاده از ChatGPT و دیگر ابزارهای AI در کلاسهای زبان انگلیسی بررسی شد تا نشان دهد چگونه این فناوری میتواند به آموزش کمک کند. نتیجه در موارد زیر خلاصه شده است:
- هوش مصنوعی میتواند ابزار کمکآموزشی مفیدی باشد، اما جایگزین کامل برای آموزش توسط انسان نیست.
- یادگیری مهارتهای زبانی فرایندی برای شکل دادن به افکار و هویت انسانی است.
- وابستگی بیش از حد به AI باعث از بین رفتن تواناییهای اصلی و تفکر انتقادی میشود.
- تصمیمگیری درباره استفاده یا عدم استفاده از AI به شخص بستگی دارد، اما بسیاری از زبانآموزان و دانشجویان پس از این تجربه، تمایل داشتند بیشتر از طریق شرکت در دورههای آموزشی و حضور استاد زبان انگلیسی، یادگیری را ادامه دهند.
نظر بدهید