همه ما حداقل یک بار خوابهای عجیب دیدهایم؛ مثلاً خواب دیدهای که پشت فرمان هستی اما ماشین خودش راه میرود، یا اینکه دیرت شده و هر چه میدوی به دانشگاه یا محل کار نمیرسی.
اما وسط همهی این اتفاقات عجیب، جای خالی یک چیز احساس میشود: گوشی ما کجاست؟
بهطور متوسط، هر کدام از ما روزانه بیش از دو ساعت با تلفنهمراهمان سروکار داریم: اسکرول میکنیم، مینویسیم، پست میگذاریم، لایک میکنیم و گاهی هم به دیگران زنگ میزنیم. حتی وقتی از موبایل استفاده نمیکنیم هم معمولاً یا در دستمان است یا آنقدر نزدیک است که با یک حرکت آن را برمیداریم. گوشی هوشمند عملاً تبدیل شده به یک «اندام اضافه» برای بدنمان.
با این وجود، به ندرت پیش میآید که موبایل هوشمند خود را در خواب هم ببینیم.
تحلیل یک پایگاهدادهی انگلیسیزبان که شامل توصیف ۱۶ هزار خواب از آدمهای مختلف بود، نشان داد که کلمات Phone یا Smartphone فقط در ۲ درصد خوابها دیده شده است.
بریگیت هولتسینگر، رواندرمانگر و مدیر «مؤسسهی پژوهش آگاهی و رویا» در وین میگوید: «تا حالا حتی یک نفر هم خوابی برایم تعریف نکرده که در آن گوشی هوشمند نقش اصلی را ایفا کند!»
آیا باید از این موضوع احساس آرامش کنیم و به این نتیجه برسیم که تلفن موبایل آنقدرها هم روی ما تاثیر ندارد؟ متأسفانه نه.
چرا با این همه وابستگی، خواب گوشی نمیبینیم؟
دربارهی اینکه «اصلاً چرا خواب میبینیم»، چندین نظریه وجود دارد و همین نظریهها کمک میکنند بفهمیم چرا گوشی کمتر در خوابها ظاهر میشود.
هولتسینگر میگوید: «خوابها فضایی برای امکانها هستند.» فروید هم عقیده داشت خواب جایی است که در آن، خواستههای مخفی و سرکوبشدهمان را زندگی میکنیم.
اینجا گوشی دچار یک مشکل اساسی میشود: دستگاهی که «همیشه دمِ دستمان» است، دیگر چیزی برای «آرزو کردن» باقی نمیگذارد.
هر زمان که دلتنگ چیزی یا کسی میشویم، به احتمال بیشتری به خوابمان میآید. مثلا زمانی بیشتر خوابِ شریک عاطفیمان را میبینیم که از ما دور شده است.
پس اگر اصلاً خواب گوشیمان را نمیبینیم، به معنی «وابسته نبودن» نیست و اتفاقا عکس این موضوع را نشان میدهد.
در نوشدارو بخوانید: شبگردی در توییتر و اینستاگرام: دشمن خاموش سلامت روان
خواب بهعنوان «تمرین بقا» و نقش کمرنگ گوشی
نظریهی دیگری میگوید خواب نوعی شبیهسازی خطر است؛ یعنی مغز در خواب، سناریوهای تهدیدآمیز را تمرین میکند تا در دنیای واقعی آمادهتر باشد.
آنتی رونسوو، عصبدان فنلاندی، خواب را یک «برنامهی نصب» (Installation Program) برای نرمافزار ژنتیکی ما توصیف میکند. او معتقد است بدن ما به کمک خواب، مکانیزمهای بقا (که در دیانای ما کدگذاری شدهاند) را به حافظه منتقل میکند.

مثلاً اگر در خواب از دست یک خرس فرار کنیم، مغز برای مواجههی واقعی با خرس تمرین کرده است و در دنیای واقعی هم واکنش سریعتری نشان میدهد. بر اساس این نظریه، خوابها کارکرد تکاملی دارند و فقط ما را برای خطرهای فیزیکی آماده نمیکنند، بلکه برای تهدیدهای عاطفی و اجتماعی هم آمادهمان میکنند.
برای همین است که خوابِ خیانت شریک عاطفی یا سخنرانی بهصورت برهنه میبینیم، ولی خواب گوشی موبایل نمیبینیم! چون گوشی موبایل همیشه همراهمان است و یک تهدید مستقیم به حساب نمیآید.
گوشی یک «وسیله» است، نه محور اصلی
وقتی گوشیمان گم یا باتریاش تمام میشود، ممکن است وحشت کنیم، اما تهدید اصلی از خود گوشی نیست، از ابعاد عاطفی و اجتماعی آن است و چیزهایی که «از طریق گوشی» به ما میرسند، مثلا:
- اخبار بد
- تماسهای ناخوشایند
- عکس پروفایل جدید شریک عاطفی سابقمان
اگر دقیقا قبل از خواب از گوشی استفاده کنیم، تصاویری که روی صفحه میبینیم به احتمال بیشتری وارد خوابمان میشوند. در واقع ذهن ما با محتوایی که میبینیم کار دارد، نه با بستهبندی محتوا.
اگر قبل از خواب فیلم «ترمیناتور» را تماشا کنیم، احتمال اینکه خواب «آرنولد شوارتزنگر» یا «تمام شدن دنیا» را ببینیم، بیشتر از این است که خواب «تلویزیون» ببینیم. به همین ترتیب، اگر قبل از خواب در اینستاگرام دنبال تصاویر شریک عاطفی قدیمی برویم، احتمال اینکه او را در خواب ببینیم، خیلی بیشتر از این است که خود گوشی را ببینیم.
بنابراین رویکرد بهتر این است که هم گوشی را بیرون از اتاق خواب بگذاریم، هم شریک عاطفی قدیمی را آنفالو کنیم!
بیشتر بخوانید: آیا «حالت بدن» هنگام استفاده از موبایل بر «سلامت روان»مان اثر دارد؟
چرا در خواب نمیتوانیم با گوشی «درست کار کنیم»؟
خیلی از کارهایی که در زندگی روزمره سادهاند، در خواب سخت میشوند؛ مثل خواندن و نوشتن. در واقع مهارتهای حرکتی ظریف ما در خواب خوب کار نمیکنند.
مثلا ممکن است فکر کنیم در خواب در حال خواندن متنی هستیم، اما اگر دقیقتر نگاه کنیم، یا کلمات مدام عوض میشوند یا اصلاً قابل خواندن نیستند. دلیلاش احتمالاً این باشد که مهمترین عضو حسی برای خواندن، یعنی چشم، در خواب به شکل معمول در دسترس نیست.
از سوی دیگر، دو ناحیهی مهم مغز، یعنی ناحیه بروکا و ورنیکه (که برای تولید و درک گفتار ضروری هستند) در خواب خاموشترند. وقتی این دو ناحیه درست کار نکنند، تبدیل فکر به کلمه دشوار میشود؛ به همین دلیل خوابها بیشتر تصویری و شهودیاند تا گفتوگومحور. ارتباط با دیگران هم معمولا به شکل نوعی تلهپاتی انجام میشود.
شنیدن هم در خواب سختتر است، چون گوشهای ما هنوز برای شنیدن صداهای دنیای واقعی تیز هستند: چه صدای دزد، چه گریهی بچه و چه زنگ ساعت. این یعنی مغز باید بین صداهای واقعی و صداهای خیالی تعادل برقرار کند.
در نتیجه، درون خواب:
- نه میتوانیم چیزی که روی صفحه میبینیم را درست بخوانیم.
- نه میتوانیم با گوشی به کسی زنگ بزنیم.
مغز بهخوابرفته: کمی شبیه مغز نیاکانمان
ما در خواب معمولا حرفهای منسجم زیادی برای گفتن نداریم و همهچیز آشفته است: مداوم اتفاق جدیدی میافتد، محیطمان عوض میشود و آدمها تغییر شکل میدهند. یکی از دلایل، کاهش فعالیت لوب پیشپیشانی (Prefrontal Cortex) است؛ بخشی از مغز که مسئولیت تفکر منطقی و ارزیابی پیامدها را برعهده دارد.
این بخش مغز از نظر تکاملی، جوانترین قسمت مغز ماست. بعضی پژوهشگران معتقدند وقتی این ناحیه در خواب خاموشتر میشود، مغز ما کمی شبیه نیاکانمان عمل میکند؛ نیاکانی که نه اینترنت داشتند، نه نوتیفیکیشن و نه گوشی هوشمند.
اما برای تایید این نظریه، باید به اطلاعات بیشتر دست پیدا کرد و وضعیت خوابها را در درازمدت سنجید. اگر نسلهای آینده بیشتر خوابِ گوشی موبایل ببینند، این ایده که مغز ما شبیه نیاکانمان عمل میکند، تایید میشود.
نظر شما در این مورد چیست؟ آیا تا به حال خواب گوشیتان را دیدهاید؟
این مطالب را هم بخوانید:

نظر بدهید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.